مونا محمدی – در یکی از بخش های فنی استان مشغول به کار بود. مدت ها بود که می خواستم داستانش را بنویسم ولی هر بار از حرف زدن طفره رفته بود. سعی می کرد همیشه خندان باشد و تکیه گاهی برای دیگران ولی من که دوستش بودم می دانستم همه این خنده ها، خوشرویی ها و کمک کردن ها همهی ماجرا نیست. کوله باری از تجربه پشت همه این تواضع و خوشرویی و اشراف به کارها وجود داشت. البته همیشه غمی در چشمانش بود . با اینکه سنی نداشت چهره اش خسته بود. شاید ناجوانمردی روزگار و جنگیدن مداوم با مشکلات و یا شاید قدر ندانستن ها او را اینقدر خسته کرده بود. بالاخره صبرم تمام شد و به دیدنش رفتم. گفتم این بار نمی توانی طفره بروی باید داستانت را بگویی قول می دهم هر جا را که نخواستی ننویسم. و این گونه بود که داستانش را گفت و من آن را خلاصه نوشتم تا در این مقال بگنجد.

او در اوایل دهه 80 در مقطع کارشناسی ارشد از یکی از دانشگاه تراز اول کشور فارغ التحصیل شده بود و این گونه که می گفت با امید و آرزوهای فراوان برای بکارگیری دانش به روزی که به آن احاطه داشت در دفتر فنی یکی از سازمان های دولتی استخدام شده بود. می گفت آن دفتر فنی نوپا بود و نیاز به نیروهای جدید برای راه اندازی داشت. از ابتدا بنا بود که بیشتر آقایان استخدام شوند اما بر خلاف انتظار، افرادی که داوطلب شدند و برای مصاحبه رفتند و مقایسه میان امتیاز و تحصیلات خانم ­ها و آقایان، چنان بود که قرعه بنام خانم ­ها افتاد . در آن محیط کاملا فنی، دفتر فنی و مهندسی تشکیل شد که از ۴۰ نفر پرسنل، دارای ۱۶ نفر نیروی فنی خانم بود، به ‌عبارتی ۴۰ درصد نیرو. دفتر به گروه های مختلفی تقسیم شده و گروهی که او در آن عضو بود 8 نفره و دارای 6 نفر خانم بود. هر گروه موظف بود بخشی از مطالعات مربوط به طرح های عمرانی که توسط شرکت های مشاور انجام می شد را بررسی و نظارت نماید. تحقق این مهم نیازمند ایجاد تبحر لازم، بیش از شرکت ­های مشاور بود که امکان بررسی و نقد گزارش­ های مشاور میسر گردد. به اینجا که رسید کمی سکوت کرد. گویی خاطراتی دور را در ذهن خود را مرور می کرد. در ادامه گفت: ابتدای کار بسیار سخت و با مشکلات فراوانی همراه بود. مساله اول تخصصی نمودن دانش اندوخته در سال­های تحصیل توسط اشخاص بود. بنابراین با توجه به رشته تحصیلی و ماموریت محوله، در درجه اول لازم بود کلیه مراجع مورد نیاز اعم از کتاب، استاندارد و مقالات گردآوری گردد. در مرحله بعد حل مشکلات ناشی از ایجاد تقابل شرکت­ های مشاور با مجموعه دفتر به دلیل به چالش کشیده شدن ­آن ها و نیز جا انداختن توان فنی نیروهای خانم دفتر در میان اشخاص همکار و غیرهمکار بود. او اضافه کرد: ما بسیار سختی کشیدیم که خود را اثبات نماییم اما با وجود سخت بودن مسیر، دو چیز باعث شد تا ورق برگردد. نخست، تداوم دانش اندوزی و تبحر شغلی و دوم استواری و پایداری در انجام امور محوله و اهمیت ندادن به کلیه ناملایمات و نامهربانی ­ها. هر دو اینها باعث شد که به مرور زمان همگان به بانوان دفتر اعتماد پیدا کرده و نظرات کارشناسی آن ­ها از اهمیت بالایی برخوردار گردد.

من که او را مدتهاست می شناسم و در جایگاه های مختلف دیده ام همیشه برایم جای سوال بود چگونه می تواند این گونه محکم و با اعتماد به نفس همه جا ظاهر شود. آب دیده شده بود. وقتی برای اثبات کارامدی خود همیشه سعی کرده باشی به لحاظ علم و دانش خود را به روز نگه داری و همیشه به کار خود مطمئن باشی ناخودآگاه دارای اعتماد به نفسی خواهی شد که پشتوانه تو برای انجام امور محوله به توست. بعد از کمی سکوت گفت: حالا که سال­ ها از آن زمان می ­گذرد و به گذشته که می ­نگرم، می­ بینم نه تنها ما 6 نفر بلکه کلیه بانوانی که در مجموعه دفتر ما بودند زحمات بسیاری را جهت پایه ریزی بخش فنی و علمی آن دفتر متحمل شدند و علاوه بر هموار نمودن حضور بانوان در این عرصه میراثی به جای گذاشتند که تاکنون نیز تاثیر گذار است. او اضافه کرد: ما روزهایی بسیار سخت پشت سر گذاشتیم اما علمی نمودن روند ها در اموری که به خانم ­ها محول گردید، میراثی از بانوان آن مجموعه بود که البته با تحمل نا ملایمات و نا مهربانی­ ها میسر شد.

صحبت که به اینجا رسید گفتم درود بر تو بانو. درود بر تو و همکارانت که زحمات بسیاری برای آبادی استان و پیاده سازی صحیح طرح های عمرانی آن کشیدی. امید دارم که نسل های آینده قدر این زحمات را به خوبی بدانند و از آن با کسب دانش و تجربه و با تلاش روزافزون محافظت نمایند.